جهانی سازی و جهانی شدن - هربرت مارشال مک لوهان دانشمند علوم ارتباطات و جامعه شناس کانادایی

ساخت وبلاگ

 

مارشال مک لوهان جامعه شناس و نظریه پرداز رسانه ها متولد ۱۹۱۱ در ادمونتون کانادا و در گذشته به سال ۱۹۸۰ است . او عصر حاضر را عصر رسانه ها نامیده است و اصطلاح ؛ دهکده جهانی از ابداعات اوست وی نظرات ارزشمندی در زمینه رسانه ها دارد و معتقد است که بشر ابزار را شکل می دهد ابزار نیز در شکل دهی بشر دخالت دارد . او گفته که پیشرفت رسانه ها در آینده مشکل ساز خواهد شد .

برای آنکه دهکده جهانی را بهتر بشناسید ابتدا با ید با واژه بزرگتری که به جهانی سازی  موسوم است ،آشنا شوید واژه ای که حدودا از دهه 1960 رواج یافته است و بستر اولین فرهنگ معتبری بود که در سال 1961 میلادی تعاریفی برای اصطلاحات (Globalismجهان گرایی) و (Globalization)جهانی سازی ارائه کرد .

 

اصولا هنگامی که از جهانی سازی و جهانی شدن سخن به میان می آید ، نام هربرت مارشال مک لوهان ، دانشمند علوم ارتباطات و جامعه شناس کانادایی که این نظریه را برای اولین بار به شکل کنونی ارائه کرد نیز مطرح می شود. عمده ترین مباحث  مک لوهان در آثارش  به جریان  ارتباطات و تحول ابزارهای آن در بازه های زمانی پیش رو اشاره دارد.

مهمترین آثار وی عبارت انداز : کهکشان گوتنبرگ : شناخت انسان چاپی ( 1964 ) ، برای درک رسانه ها ( 1964) ، رسانه پیام است ( 1967) ، جنگ و صلح در دهکده ی جهانی ( 1968 ) و...

مک لوهان ادوار تاریخی بشررا بر مبنای نوع ارتباط و تحول ابزار ارتباط بشری طبقه بندی نموده و در این راستا برای تاریخ بشر سه مرحله را ازهم تفکیک می کند :

  1.  مرحله ی بدوی و بی سوادی
  2.  مرحله ی ارتباط کتبی
  3. مرحله ی ارتباط الکترونیک

از دیدگاه مک لوهان دنیای امروز یک دنیای الکترونیکی است و رسانه های الکترونیکی با گسترش خود فاصله های زمانی و مکانی موجود میان انسانها را از بین برده اند . به عبارتی دقیق تر وسایل ارتباط جمعی جدید مانند تلویزیون ، رادیو ، مطبوعات ، اینترنت و ... شیوه های زندگی بشری را تحت تاثیر خود قرار داده و متحول نموده و به گونه ای جهان کنونی را به یک دهکده ی کوچک تبدیل کرده اند .

 مک لوهان این دهکده ی کوچک را دهکده  جهانی می نامد که در آن افکار و اعمال جوامع از یک دیگر پنهان نمی باشند و در عین حال تاریخ شاهد به منصه ظهور رسیدن یک نوع جدید از فردگرایی انسانی است .

ازدیدگاه وی دردهکده  جهانی هرگونه اتفاقی که دریک نقطه می افتد قابل تسری و تعمیم به دیگر نقاط دهکده است . چرا که فرایند تبادل اطلاعات ، علوم و اندیشه با سرعت قابل ملاحظه ای درجریان است . بنابرآن چه که تا کنون گفته شد جهانی سازی را می توان این گونه تعریف کرد :

جهانی سازی در واقع عبارت است از فرایند فشردگی فزاینده  زمان و مکان که مردم دنیا به واسطه  آنها و به صورت آگاهانه در جامعه جهانی ادغام می شوند .

 به بیان دیگر جهانی شدن معطوف به فرایندی است که در جریان آن فرد و جامعه در گستره ی جهانی با یکدیگر پیوند می خورند .

از تعریف فوق چنین بر می آید که جهانی سازی فقط یک مفهوم اقتصاد محور نیست و چه بسا حوزه های سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی را نیز در بر می گیرد . از این رو برخی معتقدند که جهانی شدن جوامع بشری را در سه جبهه مورد حمله قرار می دهد : جبهه ی اقتصادی ، جبهه ی ایدئولوژی و جبهه  نظامی .

جبهه  اقتصادی : از طرق گوناگونی مانند سرمایه ی ارزی صندوق بین المللی پول ، سازمان تجارت جهانی ، بانک جهانی ، تسلط اقتصاد مبتنی بر خصوصی سازی و ....

جبهه  ایدئولوژی : حمایت از موسسات پژوهشی ، دانشگاه ها ، رسانه های گوناگون مانند سی ان ان ، تایمز و دیگر رسانه های خبری

جبهه  نظامی : مانند جنگ جهانی علیه تروریسم

دکتر پیروز مجتهد زاده ، صاحب نظر ایرانی در تحلیل پیامدهای جهانی سازی ، دو نوع پیامدهای مثبت و منفی را برای آن ذکر می کند .

پیامدهای مثبت جهانی سازی عبارت اند از :

  1.  پیامدهای مثبت مانند بهم پیوستن فزاینده ی اقتصادها
  2.  ازمیان رفتن موانع و حرکت اطلاعات و آگاهی ها
  3. اقتصادی کردن جهان به جای ایدئولوژیک کردن آن

پیامدهای منفی آن عبارت اند از :

  1. ازمیان رفتن امنیت شغلی در جهان
  2. افزایش شکاف میان سرمایه داران و فقراء
  3. گسترش سود جویی و سود پرستی که منجر به مادی گرا شدن فرهنگ ها می شود

آنتونی گیدنز در باب جهانی سازی معتقد است که زمان و مکان مفهوم سنتی خود را دردنیای صنعتی جهانی شده از دست می دهند و کم رنگ تر می شوند و بسیاری از نهاد ها مانند دولت ها ، سازمان های بین المللی و ... از نو در این جهان جدید تعریف می شوند .

از هنگامی که مارشال مک لوهان در دهه ۱۹۶۰ ایده،‌ً دهکده جهانی  را مطرح کرد مدت زمان زیادی نمی گذرد با این حال پیش بینی او خیلی سریع تر از آنچه خودش تصور می کرد تحقق پیدا کرد .هم اکنون وسائل ارتباط جمعی با یاری گرفتن از تکنولوژی ماهواره های مخابراتی و شبکه های اعجاب انگیز اینترنت ، تمامی نقاط دنیا را به هم پیوند داده است و امکان ارتباط سریع و آسان را را فراهم کرده است و تازه این ابتدای کار است ...ولی وسائل ارتباطی فقط یک وسیله و ابزار هستند . موضوع پر اهمیت تر نحوه بکار گیری این ابزارها ست همواره خطر سوء استفاده از طرف سرمایه داران و نااهلان وجود دارد کما اینکه هم اکنون نیز بیشترین استفاده از اینتر نت در جهت کسب پول است ... ولی ما می توانیم فارغ از آن اهداف ؛ از این امکان موجود در جهت ارتباط بهتر استفاده کنیم . انسان موجودی است که نیاز به برقراری ارتباط با همنوعان خود را دارد دوست دارد توانائیهای خود را بروز دهد و در معرض دید دیگران بگذارد دوست دارد شناخته شود و این به مطرح شدن و مورد قضاوت قرار گرفتن فی نفسه نه تنها ایرادی ندارد بلکه بسیاری مواقع لازم است و باعث می شود مدعیان دروغین کنار روند و صحنه زندگی ما عرصه فعالیت و حضور گروهی شود که شایستگی آن را داشته و حرفی برای بیان کردن و عملی برای انجام دادن دارند .

این در حالی است که «مانوئل کاستلز» به صراحت می‌گوید: دهکده جهانی یک موضوع قوی و جالب توجه در زمان بیانش بود، یک پیش‌بینی کاملاً غلط بود. آن یک دهکده نیست، بلکه یک شبکه جهانی از کومه‌های شخصی است که بسیار متفاوت است. اینترنت جوامع محلی را به جوامع جهانی تبدیل می‌کند که این کار از طریق اتصال به موتورهای جست‌وجوگر، اطلاعات فرامتنی با داده‌های متفاوت فراوان صورت می‌گیرد.

مک لوهان با جمله قصار خود که «رسانه، پیام است» نیز اندیشه‌های بسیاری را به چالش طلبید. منظور وی از این جمله آن است که پیامی که از سوی هر شکل ارتباطات انتقال می‌یابد، اساساً تحت‌تأثیر رسانه‌ای است که از طریق آن فرستاده شده است. مک لوهان در این نظریه که «وسیله ارتباطی همان پیام است»، آنقدر تندروی می‌کند که گویا برای او وسیله ارتباطی، ارزش و اعتباری بیش از پیام یا محتوای ارتباط دارد. به همین دلیل، بسیاری از دانشمندان معاصر وی، او را طرد کردند. مک لوهان نه تنها رسانه‌ها بلکه جوامع میزبان رسانه‌ها را نیز به دو دسته گرم و سرد تقسیم می‌کند و ناخودآگاه برای فرهنگ و معنی‌های مخاطب نیز اهمیت بسیار قایل می‌شود.

او درباره علت نامگذاری وسایل سرد و گرم می‌نویسد: «وقتی می‌گوییم فلان شخص نسبت به فلان موضوع گرایش سرد دارد، منظورمان این است که چنان با آن یکی می‌شود، آن‌چنان نسبت به آن احساس علاقه و تعهد می‌کند که گاهی اوقات بین او و موضوع فاصله و تفاوتی نمی‌توان قایل شد. من دو صنعت گرم و سرد را به طور متفاوت به کار گرفتم، زیرا در فرهنگ عامه به‌خصوص بین جوانان، واقعاً سرد و گرم درست برخلاف معانی ظاهری آنها به کار برده می‌شود».

وسیله ارتباطی گرم از نظر او وسیله‌ای است که تنها یکی از حواس پنجگانه ما را در نهایت تکامل و قدرت به کار می‌گیرد. وقتی می‌گوییم یک چیز در مقابل حواس ما نهایت تکامل و وضوح خود را آشکار می‌کند، مقصودمان این است که تمام جزئیات آن دیده می‌شود و حس ما در برخورد با آنها نباید چیزی از خود مایه بگذارد یا خلأ موجود را پر کند. وسیله ارتباطی سرد، ضرورتاً دخالت و همکاری بیشتری از حواس مخاطب طلب می‌کند، در حالی که مخاطب یا گیرنده پیام در مقابل وسیله ارتباطی گرم از این دخالت بی‌نیاز است و همکاری او به حداقل می‌رسد. رادیو یک وسیله ارتباطی گرم است. به هنگام شنیدن رادیو، شنونده خود را به دست آن می‌سپارد و به اصطلاح در آن غرق می‌شود. وی معتقد است، هنگامی که رادیو به بازار کشورهای اروپایی و آمریکایی سرازیر شد و مورد استفاده وسیع قرار گرفت، تنها دو کشور انگلستان و ایالات متحده بر ضد اثرات ناگهانی و تکان‌دهنده آن واکسن مصونیت زده بودند.

مطلب فوق را قدری کالبدشکافی می‌کنیم تا ایده مک لوهان آشکارتر شود، گرچه باید اعتراف کرد که شناخت مک لوهان از طریق آثارش بسیار دشوار است و تاکنون منابع موجود به زبان فارسی در مورد این متفکر کانادایی قلیل و انگشت‌شمارند. به عقیده مک لوهان واقعیت تأثیر وسایل ارتباطی بر فرهنگ و تمدن بشری در طول 3500 سال گذشته از نظرها دورمانده، زیرا علمای سیاسی و اجتماعی همواره تأثیرات شخصی و اجتماعی این وسایل را جدا از وسیله در متن و محتوا جست‌وجو کرده‌اند. برخلاف مکتب جامعهشناسی ارتباطات، مک لوهان معتقد است وسیله همان پیام است. او برای اثبات این گفته معروفش لامپ الکتریکی را مثال می‌زند. به نظر او لامپ الکتریکی اطلاعات محض است. این وسیله ارتباطی فاقد هر گونه پیام و محتواست، سیستم ارتباطی خودکاری است که بررسی دقیق آن معلوم می‌دارد که وسیله همان پیام است.

مک لوهان تاریخ بشر را به سه دوره تقسیم می‌کند. ابتدا دوره‌ای بسیار طولانی که فرهنگ شفاهی و حس سامعه غالب بوده و مظاهر فرهنگی آن عبارت بودند از نقل اشعار و افسانه‌ها و نمایش تراژدی‌ها. این دوره با اختراع چاپ پایان یافت. پس از آن دوره بسیار کوتاه کهکشان گوتنبرگ آغاز شد که از زمان اختراع چاپ تا ظهور وسایل ارتباطی الکترونیکی در نیمه دوم قرن بیستم به طول انجامید و بالاخره دوره کنونی که عصر ارتباطات الکترونیکی و غلبه حس لامسه و بازگشت به خصوصیات شفاهی است. یکی از اندیشه‌های اساسی مک لوهان که کلید درک بسیاری از عقاید او است، مربوط به فرهنگ سمعی، شفاهی و بصری است.

برای روشن شدن مفهوم فرهنگ سمعی و بصری، بد نیست در اینجا به برداشت‌های مک لوهان از حواس مختلف که تفوق هریک از آنها بر چهار حس دیگر، فرهنگ خاصی را پدید می‌آورد، اشاره کنیم. به نظر این متفکر کانادایی در میان تمامی حواس انسان، تنها حس بینایی است که می‌تواند باعث احساس جدایی و عدم پیوستگی شود. سایر حواس چنین خاصیتی نداشته و برعکس عمل می‌کنند. مثلاً حس لامسه، فرد را وادار به دخالت و یکی شدن با محیطش می‌کند. حس حرکت، ذائقه و شنوایی نیز دارای خصوصیات مشابهی هستند. به هنگام استفاده از هریک از این حواس، انسان خواه ناخواه با محیط خود درآمیخته و در آن تحلیل رفته و به صورت جزء جدایی‌ناپذیری از آن درمی‌آید. در فرهنگ سمعی، این حس شنوایی است که حکمفرماست. دنیای طبیعی یک انسان شفاهی و بی‌بهره از سواد را حد و حدود شنوایی او می‌سازد. در فرهنگ سمعی یا شفاهی که به عقیده مک لوهان متعلق به دوران پیش از اختراع چاپ در غرب و مشخصه مشرق زمین است، اعمال و وظایف نیمکره راست مغز بر نیمکره چپ تفوق دارند. فرهنگ سمعی که مک لوهان از آن یاد می‌کند، فرهنگی است که احساسات، سنت و مذهب بر آن حکمفرماست. برعکس، فرهنگ بصری با اعمال و وظایف نیمکره راست مغز سر و کار دارد که جایگاه قدرت تکلم، منطق و تفکر ریاضی است. مردم متعلق به فرهنگ شفاهی به زمین وابسته‌اند و در این فرهنگ‌ها مفهوم زمان دایره‌وار است و اندازه‌گیری آن به وسیله ریتم‌های زمین صورت می‌گیرد، در حالیکه در فرهنگ بصری زمان به طور خطی اندازه‌گیری می‌شود.

مک لوهان فرهنگ بصری را خاص جوامع غربی می‌داند، یعنی جوامعی که در 400سال اخیر یا به عبارتی از عصر گوتنبرگ و اختراع چاپ تا نیمه دوم قرن بیستم تکیه‌شان بر فرهنگ و ارتباط بصری بوده است. طی این دوران در این جوامع، هر آنچه با چشم دیده می‌شد قابل باور بود و سایر حواس در ازای حس بینایی کنار گذاشته شده بودند. تعصب بصری این جوامع بر منطق، علوم و قالب‌های اجتماعی و هنرهای آنها نفوذ بسزا داشته است.

منبع

ماهنامه مدیریت ارتباطات

آزمون ارتباطات

ژایگاه مجلات تخصصی نور

شعر و داستان/امین فرومدی

 ادبیات ایران و جهان

 

منبع -وبلاگ در هبوط

شعر و داستان/امین فرومدی...
ما را در سایت شعر و داستان/امین فرومدی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shereamino بازدید : 221 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 14:30