ادبیات ایران و جهان امین فرومدیتاریخ افتتاح وبلاگ : 1391/03/11شعر را مقصود اگر آدم گری ستشاعری هم مسند پیغمبری ست"اقبال لاهوری"ن وَالقَلَمِ , ...ادامه مطلب
اندیشمندان جهان چهار فصل طبیعت را چهار صورت کلی و مثال افلاطونی از اطوار جاودان هستی دانسته اند. این سیر شکفت از بهار, تا بهار دیگر, فرهنگنامه و فرنود ساری است در هزاران هزار جلد که تمام واژه ها و آوا, ...ادامه مطلب
قصه چنین است که سلیمان فرزند داود، انگشتری داشت که اسم اعظم الهی بر نگین آن نقش شده بود و سلیمان به دولت آن نام، دیو و پری را تسخیر کرده و به خدمت خود در آورده بود، چنانچه برای او قصر و ایوان و جام ها و پیکره ها می ساختند (قرآن / سبا / ١٣). این دیوان، همان لشکریان نفسند که اگر آزادباشند، آدمی را به خدمت خود گیرند و هلاک کنند و اگر دربند و فرمان سلیمان روح آیند، خادم دولتسرای عشق شوند.روزی سلیمان انگشتری خود را به کنیزکی سپرد و به گرمابه رفت. دیوی از این واقعه باخبر شد . در حال خود را به صورت سلیمان در آورد و انگشتری را از کنیزک طلب کرد. کنیز انگشتری به وی داد و او خود را به تخت سلیمان رساند و بر جای او نشست و دعوی سلیمانی کرد و خلق از او پذیرفتند ( از آنکه از سلیمانی جز صورتی و خاتمی نمی دیدند. ) و چون سلیمان از گرمابه بیرون آمد و از ماجرا خبر یافت، گفت سلیمان حقیقی منم و آنکه بر جای من نشسته، دیوی بیش نیست. اما خلق او را انکار کردند. و سلیمان که به ملک اعتنایی نداشت و درعین سلطنت خود را «مسکین و فقیر» می دانست، به صحرا و کنار دریا رفت و ماهیگیری پیشه کرد.دلی که غیب نمایست و جام جم داردز خاتمی که دمی گم شود ، چه غم دارد؟حافظ اما دیو چون به تلبیس و حیل(کلک) بر تخت نشست و مردم انگشتری با وی دیدند و ملک بر او مقرر شد ، روزی از بیم آنکه مبادا انگشتری بار دیگر به دست سلیمان افتد ، آن را, ...ادامه مطلب
توحق نداری عاشق کسی بمانیکه سالهاست رفتهتومال کسی نیستیکه نیستتو حق نداریاسم دردهای مزمنت راعشق بگذاریتومی توانی مدیون زخمهایت باشیامامحتاج آنکه زخمیت کرده نهدست برداراز این افسانه های بی سر و تهکه به نام عشقفرصت عشق را از تو می گیردانکه تو را زخمی خود می خواهدآدم تو نیستآدم نیستوتو سالهاست حوای ب, ...ادامه مطلب
قصد دارم امشب بگویم مولانا جامع همه اطوار هستی است چون سبک مولانا سبک عشق است . چون اطوار دارد یعنی عاشقی و اگر کسی عاشق شد هم به کمال و هم به تمام می رسد. اگر عاشقنشود در یکی از دایره ها می ماند. عشق نامتناهی است . اگرخیلی عاقل و زیاده خواه باشیم باید عاشق شویم و در عین حال همه چیز را داریم و هیچ, ...ادامه مطلب
سليمان باش و دستور بده. به خشمت بگو : برو اونطرف وايسا. برو و بر سر تكبرم خالي شو. به قهرت بگو: شما بفرماييد و بين من و جناب دروغ قهر برقرار كنيد. به ديو درونت قاطعانه بگو:نـــــــــه ، من غلام ِ تو نيستم. تو غلام مني. مانند سليمان مُـلك وجودت را فرمانروايي كن. الهی قمشه ای شعر و داستان/امین فرومدی ادبیات ایران و جهان , ...ادامه مطلب