تاریخ افتتاح وبلاگ : 1391/03/11شعر را مقصود اگر آدم گری ستشاعری هم مسند پیغمبری ست"اقبال لاهوری"ن وَالقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَقلم زبان خداست/ قلم امانت آدم است/ قلم ودیعه عشق است/هر کسی را توتمی است و قلم توتم ماست.....حیات یک ملّت در گرو حیات فرهنگی آن ملّت است.خرداد 1391-امین فرومدی.....ما آمده ایم که زندگی کنیم تا قیمت پیدا کنیم،نه اینکه با هر قیمتی زندگی کنیم. زندگی ما حکایت یخ فروشی است که از او پرسیدند: فروختی؟ گفت: نه، ولی تمام شد.خرداد1395.....خدایا! می دانم خالی از تقصیر نیستماما می خواهم از اینکه مرا در هر حال دوست داری تشکر کنم....وبلاگ عزیزم تولدت مبارک یاددوستت دارمو از اینکه یک دهه همراهی ام کرده ای سپاسگزارم تو چه زیبا و دوست داشتنی هستی!که عاشقان زیادی از سراسر جهان به دیدارت شتافتند و از نجواهای عاشقان ات بهره ها بردند.هرگاه یک نفر در گوشه ای از جهان درد و رنج می کشید تو با او همدردی کردی و همیشه طرفدار حق و عدالت بوده و در مقابل طراران دنیا عدالت علی رامطرح کردیو برای کسانی که در تالار تماشایت مهمانت می شوند همچون شهر, ...ادامه مطلب
تاریخ افتتاح وبلاگ : 1391/03/11شعر را مقصود اگر آدم گری ستشاعری هم مسند پیغمبری ست"اقبال لاهوری"ن وَالقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَقلم زبان خداست/ قلم امانت آدم است/ قلم ودیعه عشق است/هر کسی را توتمی است و قلم توتم ماست.....حیات یک ملّت در گرو حیات فرهنگی آن ملّت است.خرداد 1391-امین فرومدی.....ما آمده ایم که زندگی کنیم تا قیمت پیدا کنیم،نه اینکه با هر قیمتی زندگی کنیم. زندگی ما حکایت یخ فروشی است که از او پرسیدند: فروختی؟ گفت: نه، ولی تمام شد.خرداد1395.....خدایا! می دانم خالی از تقصیر نیستماما می خواهم از اینکه مرا در هر حال دوست داری تشکر کنم....وبلاگ عزیزم تولدت مبارک یاددوستت دارمو از اینکه یک دهه همراهی ام کرده ای سپاسگزارم تو چه زیبا و دوست داشتنی هستی!که عاشقان زیادی از سراسر جهان به دیدارت شتافتند و از نجواهای عاشقان ات بهره ها بردند.هرگاه یک نفر در گوشه ای از جهان درد و رنج می کشید تو با او همدردی کردی و همیشه طرفدار حق و عدالت بوده و در مقابل طراران دنیا عدالت علی رامطرح کردیو برای کسانی که در تالار تماشایت مهمانت می شوند همچون شهر, ...ادامه مطلب
تقلید از حافظدیوان شرقی گوته را پیش رویتان باز می کنم تا تلاش خستگی ناپذیر همراه با ذوق و شوق تحسین برانگیز این شاعر آلمانی را دریابید. "گوته" با همهی هوشمندی، خلاقیت، سرآمدی و نوآوری های بی نظیرش، آرزومند است از حافظ، شاعر ایرانی، تقلید کند:"حافظا آرزو دارم از سبک غزل سرایی تو تقلید کنم . همچون تو ، قافیه بپردازم و غزل خویش را به ریزه کاریهای گفتهی تو بیارایم . نخست به معنی اندیشم و آن گاه لباس الفاظ زیبا بر آن بپوشانم . هیچ کلامی را دوبار در قافیه نیاورم مگر آنکه با ظاهری یکسان، معنایی جدا داشته باشد. آرزو دارم همهی این دستورها را به کار بندم تا شعری چون تو ، ای شاعر شاعران جهان، سروده باشم !ای حافظ، همچنان که جرقه ای برای آتش زدن و سوختن شهر امپراتوران کافیست، از گفتهی شورانگیز تو چنان آتشی بر دلم نشسته که سراپای این شاعر آلمانی را در تب و تاب افکنده است."تقلید، آن هم برای "گوته" ، نابغه ی شهیر آلمانی، از حافظ، شاعر غزلسرای ایرانی، آرزویی بزرگ است. با بازگویی این آرزو، گوته خود را به سر منزل مقصود یعنی چشمه ی فیاض شعر می رساند. بخوانید جملات گوته را که وی در نوامبر سال 1814 به شیوایی چنین سرود:"ای حافظ، سخن تو همچون ابدیت بزرگ است، زیرا آن را آغاز و انجامی نیست. کلام تو همچون گنبد آسمان، تنها به خود وابسته است و میان نیمه ی غزل تو با مطلع و مقطعش فرق نمی توان گذاشت، زیرا , ...ادامه مطلب
شعر را مقصود اگر آدم گری ستشاعری هم مسند پیغمبری ست"اقبال لاهوری"ن وَالقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَقلم زبان خداست/ قلم امانت آدم است/ قلم ودیعه عشق است/هر کسی را توتمی است و قلم توتم ماست.....حیات یک ملّت در گرو حیات فرهنگی آن ملّت است.تحول تاریخی بشر جز از طریق انقلاب ممکن نیست.به امیدپیروزی انقلاب جها, ...ادامه مطلب
شعر را مقصود اگر آدم گری ستشاعری هم مسند پیغمبری ست"اقبال لاهوری"ن وَالقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَقلم زبان خداست/ قلم امانت آدم است/ قلم ودیعه عشق است/هر کسی را توتمی است و قلم توتم ماست.....حیات یک ملّت در گرو حیات فرهنگی آن ملّت است.تحول تاریخی بشر جز از طریق انقلاب ممکن نیست.به امیدپیروزی انقلاب جها, ...ادامه مطلب
کاندیدای شعر برگزیده سال 2005 :توسط یک بچه آفریقایی وقتی به دنیا میام، سیاهم، وقتی بزرگ میشم، سیاهم، وقتی میرم زیر آفتاب، سیاهم، وقتی می ترسم، سیاهم، وقتی مریض میشم، سیاهم، وقتی می میرم، من هنوز سیاهم... و تو، رفیق سفید، وقتی به دنیا میای، صورتی ای، وقتی بزرگ میشی، سفیدی، وقتی میری زیر آفتاب، قرم, ...ادامه مطلب
تو گفتی که پرندهها را دوست داریاما آنها را داخل قفس نگه داشتیتو گفتی که ماهیها را دوست داریاما تو آنها را سرخ کردیتو گفتی که گلها را دوست داریو تو آنها را چیدیپس هنگامی که گفتی مرا دوست داریمن شروع کردم به ترسیدن . ژاک پرِوِر شعر و داستان/امین فرومدی ادبیات ایران و جهان , ...ادامه مطلب
محمدرضا شفیعی کدکنی در بیان چگونگی آشناییاش با شعر، از خریدن دیوان شعر فرخی یزدی بهجای فرخی سیستانی میگوید. او همچنین میگوید که مدرسه نرفته و یکراست به دانشگاه رفته است. محمدرضا شفیعی کدکنی، شاعر، پژوهشگر و استاد پیشکسوت زبان و ادبیات فارسی، در شرح نخستین تجربههای شعری و آشناییاش با ادبیات میگوید: شعری که در ذهنم مانده باشد، یا سند مکتوب ازش داشته باشم، فکر نمیکنم در حدود زیر سن 15سالگی چیزی در حافظهام یا در یادداشت داشته باشم؛ اما فکر میکنم در سنین شاید هفت - هشتسالگی اولین شعر را در هجو یک همبازیام گفته بودم که خیلی هم زشت بود و در عین حال زیبا. این را در دکان بقال سر کوچهمان، وقتی رفته بودیم با آن همبازیمان چیزی بخریم، خواندم؛ یعنی یک چیزی در هجوش همانجا فیالمجلس گفتم که آن بقال تهدیدم کرد و گفت به پدرت میگم. دیگر بیشتر از این چیزی یادم نیست. از شعرهایی که یادم هست در قضیهی 28 مرداد یک مخمس در قضیهی گرفتاری دکتر مصدق گفته بودم... غزلهای حافظ را تخمیس میکردم، از اینجور چیزها. فکر میکنم بیشتر هرچه هست، اگر مانده باشد، دوروبر 28 مرداد و اینها ... , ...ادامه مطلب