سالهای 1390 تا 1394، سختترین سالهای زندگیم بود.در این سالها، افسردگی و اندوه بزرگی به جانم افتاده بود و داشتم مثل شمع، قطره قطره آب میشدم. در طی این سالهای ناگوار و سخت، راهکارهای گوناگونی را انتخاب کردم تا به کورسوی امیدی برسم و خود را از چنگال سخت افسردگی برهانم.یکی از موهبتهایی که خداوند در روزهای اوج غم به من هدیه داد، رباعیات خیام بود.این کتاب ارزشمند، نگرشی به من عطا کرد که تا جان در بدن دارم، خودم را مدیون حکیم عمر خیام میدانم. خیام، پادشاه بیرقیب زندگی در لحظه حال یا به قول سهراب سپهری، «آبتنی در حوضچه اکنون» است.مطالعه رباعیات خیام و درک اندیشه خیامی، آرامشی عمیق و جاودانه به ما میبخشد و باعث میشود که با میل، اشتیاق و آگاهی، در لحظه حال زندگی کنیم. در ادامه این مقاله تصمیم داریم سفری به سرزمین رباعیات خیام داشته باشیم و 9 مورد از مهمترین آموزههای خیام برای آرامش و زندگی در لحظه حال را مرور کنیم.در صورتی که شما هم در پی یک زندگی لبریز از آگاهی و آرامش هستید، پیشنهاد میشود که تا انتهای این مقاله با ما همراه شوید و از جام معرفت و خرد این بزرگمرد پارسی بنوشید.♫♫♫اولین آموزه خیام:به کسی تضمین ندادهاند که فردا در این جهان زندگی کندیکی از رباعیات خیام که به ما کمک میکند قدر امروز و اکنون را بدانیم، رباعی شماره 2 خیام است.او در این رباعی میگوید:چون عهده نمیشود کسی فردا را / حالی خوش دار این دل پُرسودا رامی نوش به ماهتاب ای ماه که ماه / بسیار بتابد و نیابد ما راخیام در این رباعی به اهمیت امروز و اکنون اشاره میکند و به مخاطب خودش هشدار میدهد که ممکن است فردا هیچیک از ما در دنیا نباشیم.افراد بسیاری در جهان بودهاند که شب خوابیدهاند و خورشید فردا را ندیده, ...ادامه مطلب
تاریخ افتتاح وبلاگ : 1391/03/11شعر را مقصود اگر آدم گری ستشاعری هم مسند پیغمبری ست"اقبال لاهوری"ن وَالقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَقلم زبان خداست/ قلم امانت آدم است/ قلم ودیعه عشق است/هر کسی را توتمی است و قلم توتم ماست.....حیات یک ملّت در گرو حیات فرهنگی آن ملّت است.خرداد 1391-امین فرومدی.....ما آمده ایم که زندگی کنیم تا قیمت پیدا کنیم،نه اینکه با هر قیمتی زندگی کنیم. زندگی ما حکایت یخ فروشی است که از او پرسیدند: فروختی؟ گفت: نه، ولی تمام شد.خرداد1395.....خدایا! می دانم خالی از تقصیر نیستماما می خواهم از اینکه مرا در هر حال دوست داری تشکر کنم....وبلاگ عزیزم تولدت مبارک یاددوستت دارمو از اینکه یک دهه همراهی ام کرده ای سپاسگزارم تو چه زیبا و دوست داشتنی هستی!که عاشقان زیادی از سراسر جهان به دیدارت شتافتند و از نجواهای عاشقان ات بهره ها بردند.هرگاه یک نفر در گوشه ای از جهان درد و رنج می کشید تو با او همدردی کردی و همیشه طرفدار حق و عدالت بوده و در مقابل طراران دنیا عدالت علی رامطرح کردیو برای کسانی که در تالار تماشایت مهمانت می شوند همچون شهر, ...ادامه مطلب
زندگی نامه منوچهر اتشیمنوچهر آتشی، در سال ١٣١٠ در دشتستان استان بوشهر، به دنيا آمد. وی تحصيلات ابتدايیو دورهی اول متوسطه را در بوشهر و حومه گذراند و سپس برای گذراندن دورهیدانشسرای مقدماتی به شيراز رفت. در سال ١٣٣٣ شمسی آموزگار شد و بعد از مهاجرتبه تهران در رشتهی زبان و ادبيات انگليسی به تحصيل پرداخت.آتشی با سرودهی «خنجرها، بوسهها، پيمانها» از کتاب «آهنگ ديگر» در سال ١٣٣٩ بهشهرت رسيد. او با زبانی حماسی و پرخاشجو ظهور کرد که با غرابت دشتستانیاشچشمانداز نوينی در شعر نو «نيمايی» گشود:اسب سفيد وحشیبر آخور ايستاده گرانسرانديشناک سينهی مفلوک دشتهاستاندوهناک قلعهی خورشيد سوخته استبا سر غرورش امادل، با دريغ ريشعطر قصيل تازه نمیگيردش به خويش ...دربارهی آثار او دو کتاب نوشته شده است؛ اولی با عنوان «منوچهر آتشی» به قلم محمدمختاری و ديگری «پلنگ درهی ديزاشکن» از فرخ تميمی. منوچهر آتشی دو سال پيشبرگزيدهی کتاب سال جمهوری اسلامی ايران و امسال نيز برگزيدهی همايش چهرههایماندگار بود. او روز يکشنبه ٢٩ آبان ١٣٨٤ بر اثر ايست قلبی در سن ٧٤ سالگی جان سپرد.روحش شاد و يادش جاودان باد!سبک شعری:وی که همواره در دهههای چهل و پنجاه و شصت به سبک نیمایی شعر میسروده در دو دههاخیر با گرایش به شعر سپید به طرح دیدگاههای جدیدی در شعر پرداختهاست. فعالیتها:وی همچنین از نادر شاعرانی است که پیوستگی را با نسلهای جدیدتر همواره و به طور موکدحفظ کردهاست و در به اختیار گذاشتن بار دانستههای خود به دانشجویان و شاعران حتیبسیار نوپا در سرایش شعر اغماض نکردهاست. تالیفات متعدد آتشی به دلیل تجدید چاپ درزمینه تحلیل و نقد و تفسیر و مجموعههای شعر همواره در دسترس افراد علاقمند است.منوچهر آتشی از آخ, ...ادامه مطلب
تاریخ افتتاح وبلاگ : 1391/03/11شعر را مقصود اگر آدم گری ستشاعری هم مسند پیغمبری ست"اقبال لاهوری"ن وَالقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَقلم زبان خداست/ قلم امانت آدم است/ قلم ودیعه عشق است/هر کسی را توتمی است و قلم توتم ماست.....حیات یک ملّت در گرو حیات فرهنگی آن ملّت است.خرداد 1391-امین فرومدی.....ما آمده ایم که زندگی کنیم تا قیمت پیدا کنیم،نه اینکه با هر قیمتی زندگی کنیم. زندگی ما حکایت یخ فروشی است که از او پرسیدند: فروختی؟ گفت: نه، ولی تمام شد.خرداد1395.....خدایا! می دانم خالی از تقصیر نیستماما می خواهم از اینکه مرا در هر حال دوست داری تشکر کنم....وبلاگ عزیزم تولدت مبارک یاددوستت دارمو از اینکه یک دهه همراهی ام کرده ای سپاسگزارم تو چه زیبا و دوست داشتنی هستی!که عاشقان زیادی از سراسر جهان به دیدارت شتافتند و از نجواهای عاشقان ات بهره ها بردند.هرگاه یک نفر در گوشه ای از جهان درد و رنج می کشید تو با او همدردی کردی و همیشه طرفدار حق و عدالت بوده و در مقابل طراران دنیا عدالت علی رامطرح کردیو برای کسانی که در تالار تماشایت مهمانت می شوند همچون شه, ...ادامه مطلب
مردی چهار پسر داشت. آنها را به ترتیب به سراغ درخت گلابی ای فرستاد که در فاصله ای دور از خانه شان روییده بود. پسر اول در زمستان، دومی در بهار، سومی در تابستان و پسر چهارم در پاییز به کنار درخت رفتند. سپس پدر همه را فراخواند و از آنها خواست که بر اساس آنچه دیده بودند درخت را توصیف کنند. پسر اول گفت: «درخت زشتی بود، خمیده و درهم پیچیده.» پسر دوم گفت: «نه… درختی پوشیده از جوانه بود و پر از امید شکفتن.»پسر سوم گفت: «نه… درختی بود سرشار از شکوفه های زیبا و عطرآگین… و با شکوه ترین صحنه ای بود که تا به امروز دیده ام.» پسر چهارم گفت: «نه!!! درخت بالغی بود پربار از میوه ها… پر از زندگی و زایش!»مرد لبخندی زد و گفت: «همه شما درست گفتید، اما هر یک از شما فقط یک فصل از زندگی درخت را دیده اید! شما نمی توانید درباره یک درخت یا یک انسان بر اساس یک فصل قضاوت کنید. همه حاصل آنچه هستند و لذت، شوق و عشقی که از زندگی شان برمی آید فقط در انتها نمایان می شود.وقتی همه فصل ها آمده و رفته باشند! اگر در زمستان تسلیم شوید، امید شکوفایی بهار، زیبایی تابستان و باروری پاییز را از کف داده اید! مبادا بگذاری درد و رنج یک فصل، زیبایی و شادی تمام فصل های دیگر را نابود کند! زندگی را فقط با فصل های دشوارش نبین؛ در راه های سخت پایداری کن. لحظه های بهتر بالاخره از راه می رسند…شعر و داستان/امین فرومدیادبیات ایرانو جهانمنبع : سایت سیمرغ بخوانید, ...ادامه مطلب
در دنیا جای کافی برای همه هست پسبجای اینکه جای کسی را بگیری سعیکن جای خودت را پیدا کنی. چارلی چاپلینشعر و داستان/امین فرومدی , ...ادامه مطلب
ترس و وحشت زیردریایی را در برگرفته بود. من آنچنان ترسیده بودم که به سختی نفس میکشیدم. مرتباً به خود میگفتم این مرگ است! مرگ. با وجود اینکه همهی دستگاههای خنک کننده و بادبزنهای برقی را از کار انداخته بودیم و دما به بیش از صد درجه رسیده بود، باز هم میلرزیدم و عرق سرد از سر و صورتم جاری بود و , ...ادامه مطلب
زندگینامه نیک وی آچیچ (مرد بدون دست و پا) + عکسبرای یک لحظه چشمانتان را ببندید و فکر کنید هیچ دستی ندارید. نمیتوانید چیزی را با انگشتانتان لمس کنید یا با دوستانتان دست دوستی بدهید و یا حتی مادرتان را در آغوش بگیرید. حال تصور کنید هیچ پایی برای راه رفتن ندارید. نمیتوانید با دوستانتان پیادهروی کنید. دوچرخهسواری کنید یا پا به پای فرزندتان بدوید. هر کدام از این شرایط بسیار دشوارند؛ اما همیشه شرایط بدتری هم وجود دارد، فقط کافی است یک لحظه به این فکر کنید که نه دست دارید و نه پا! حتی فکر کردن به این موضوع تن آدم را به لرزه میاندازد. نیک وی آچیچ (Ni,زندگی نامه نیک وی آچیچ,بیوگرافی نیک وی آچیچ ...ادامه مطلب