شعر و داستان/امین فرومدی

متن مرتبط با «از جنگ سوریه چه خبر» در سایت شعر و داستان/امین فرومدی نوشته شده است

شب قدر از دیدگاه علامه طباطبایی

  • نچه در پیش رو دارید بحثی پیرامون شب قدر بر اساس نظرات مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان است که در دو سوره « قدر» و «دخان‏» مطرح گردیده است.شب قدر یعنی چه؟مراد از قدر، تقدیر و اندازه ‏گیری است و شب قدر شب اندازه ‏گیری است و خداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال را تقدیر می ‏کند و زندگی، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسانها و اموری ازاین قبیل را دراین شب مقدر می ‏گرداند.شب قدر کدام شب است؟در قرآن کریم آیه‏ ای که به صراحت ‏بیان کند شب قدر چه شبی است دیده نمی ‏شود. ولی از جمع‏ بندی چند آیه از قرآن کریم می ‏توان فهمید که شب قدر یکی از شب‏های ماه مبارک رمضان است. قرآن کریم از یک سو می ‏فرماید: « انا انزلناه فی لیله مبارکه‏.»( دخان / 3 ) این آیه گویای این مطلب است که قرآن یکپارچه در یک شب مبارک نازل شده است و از سوی دیگر می ‏فرماید: « شهررمضان الذی انزل فیه القرآن‏.»( بقره / 185) و گویای این است که تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است.و در سوره قدر می ‏فرماید: «انا انزلناه فی لیله القدر.» (قدر/1) از مجموع این آیات استفاده می ‏شود که قرآن کریم در یک شب مبارک در ماه رمضان که همان شب قدر است نازل شده است. پس شب قدر در ماه رمضان است. اما این که کدام یک از شب‏های ماه رمضان شب قدر است، در قرآن کریم چیزی برآن دلالت ندارد. و تنها از راه اخبار می ‏توان آن شب(شب قدر) را معین کرد.در بعضی از روایات منقول از ائمه اطهار علیهم السلام شب قدر مردد بین نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان است و در برخی دیگر از آنها مردد بین شب بیست و یکم و بیست و سوم و در روایات دیگری متعین در شب بیست و سوم است. وعدم تعین یک شب به جهت تعظیم امر شب قدر بوده تا بندگان خدا با گناهان خود به آن اهانت نکنند.پس از دی, ...ادامه مطلب

  • جامعه مطلوب از دیدگاه امام علی (علیه السلام)

  • امام علی صدای عدالت انسانیجرج جرداق مسیحی در وصف علی(ع) می گوید:«ای دنیا! چه می شد که همه توان خود را گرد می آوردیو در هر روزگاری «علی» ای با آن قلب و زبان و امتیازاتش عنایتمی کردی!»او با نوشتن کتابی درباره امام علی (ع) بین شیعیان شناختهشده است. کتاب «الامام علی صوت العدالة الانسانیه» مشهورترین کتاب اوستجامعه مطلوب از نگاه ابر مرد تاریخ امام علی(علیه السلام)بررسی عمده ترین عوامل مؤثر در ایجاد جامعه مطلوباز دیدگاه امام علی(علیه السلام) در نهج البلاغهاوصاف ویژه زمامدارانعدل: -از نظر آن حضرت این خصوصیت از مهم ترین خصوصیاتی استکه انسان ها باید دارا باشند: بدان که برترین بندگان خدا نزد اوپیشوایی است عادل، هدایت شده و راهبر.زمانی که زمامداران جامعه ایعادل باشند، مسلماً در اداره امور نیز عدالت را رعایت خواهند کرد ودر نتیجه، همه امور به نحو مطلوب و درست در جایگاه اصلی خویش قرار خواهد گرفت.البته کسی می تواند عادل باشد که هوا و هوس را از خود دور کرده باشد;چنان که ایشان نخستین نشانه عدل را بیرون کردن هوا و هوس از دل دانسته اند.و درباره خود به عنوان نمونه عملی انسان عادل فرمودند:«اگر هوا و هوس بر من چیره شده بود و تنها منفعت خودم را در نظر گرفته بودم،عدالت را برنمی تابیدم، اما هیهات که چنین شود. اگر می خواستمبه این عسل پالوده و آن مغز گندم و این بافته های ابریشمین راه می یافتم،اما هیهات که هوا و هوس بر من چیره شود و شکمبارگی به طعام های لذیذ وادارم کند.علم:از نظر حضرت علی(علیه السلام) زمامداراندر هر مرتبه ای از سمت های حکومتی باید علم لازم و متناسب با آن مرتبه را داشته باشند:سزاوارترین مردم به خلافت... داناترینشان به دستورات خداوند است.و نتیجه حکومت نادان بر مردم را نیز تذکر داده اند:و ش, ...ادامه مطلب

  • او هیچ وقت امید را از دست نداد / امین فرومدی

  • تاریخ افتتاح وبلاگ : 1391/03/11شعر را مقصود اگر آدم گری ستشاعری هم مسند پیغمبری ست"اقبال لاهوری"ن وَالقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَقلم زبان خداست/ قلم امانت آدم است/ قلم ودیعه عشق است/هر کسی را توتمی است و قلم توتم ماست.....حیات یک ملّت در گرو حیات فرهنگی آن ملّت است.خرداد 1391-امین فرومدی.....ما آمده ایم که زندگی کنیم تا قیمت پیدا کنیم،نه اینکه با هر قیمتی زندگی کنیم. زندگی ما حکایت یخ فروشی است که                                                                                          از او پرسیدند: فروختی؟ گفت: نه، ولی تمام شد.خرداد1395.....خدایا! می دانم خالی از تقصیر نیستماما می خواهم از اینکه مرا در هر حال دوست داری  تشکر کنم....وبلاگ عزیزم تولدت مبارک یاددوستت دارمو از اینکه یک دهه همراهی ام کرده ای سپاسگزارم  تو چه زیبا و دوست داشتنی هستی!که عاشقان زیادی از سراسر جهان به دیدارت شتافتند و از نجواهای عاشقان ات بهره ها بردند.هرگاه یک نفر در گوشه ای از جهان درد و رنج می کشید تو با او همدردی کردی و همیشه طرفدار حق و عدالت بوده و در مقابل طراران دنیا عدالت علی رامطرح کردیو برای کسانی که در تالار تماشایت مهمانت می شوند همچون شهر, ...ادامه مطلب

  • ۹ راز مخفی خیام برای زندگی که تا امروز کمتر کسی به آن‌ها پی برده است

  • سال‌های 1390 تا 1394، سخت‌ترین سال‌های زندگیم بود.در این سال‌ها، افسردگی و اندوه بزرگی به جانم افتاده بود و داشتم مثل شمع، قطره قطره آب می‌شدم. در طی این سال‌های ناگوار و سخت، راهکارهای گوناگونی را انتخاب کردم تا به کورسوی امیدی برسم و خود را از چنگال سخت افسردگی برهانم.یکی از موهبت‌هایی که خداوند در روزهای اوج غم به من هدیه داد، رباعیات خیام بود.این کتاب ارزشمند، نگرشی به من عطا کرد که تا جان در بدن دارم، خودم را مدیون حکیم عمر خیام می‌دانم. خیام، پادشاه بی‌رقیب زندگی در لحظه حال یا به قول سهراب سپهری، «آب‌تنی در حوضچه اکنون» است.مطالعه رباعیات خیام و درک اندیشه خیامی، آرامشی عمیق و جاودانه به ما می‌بخشد و باعث می‌شود که با میل، اشتیاق و آگاهی، در لحظه حال زندگی کنیم. در ادامه این مقاله تصمیم داریم سفری به سرزمین رباعیات خیام داشته باشیم و 9 مورد از مهم‌ترین آموزه‌های خیام برای آرامش و زندگی در لحظه حال را مرور کنیم.در صورتی که شما هم در پی یک زندگی لبریز از آگاهی و آرامش هستید، پیشنهاد می‌شود که تا انتهای این مقاله با ما همراه شوید و از جام معرفت و خرد این بزرگ‌مرد پارسی بنوشید.♫♫♫اولین آموزه خیام:به کسی تضمین نداده‌اند که فردا در این جهان زندگی کندیکی از رباعیات خیام که به ما کمک می‌کند قدر امروز و اکنون را بدانیم، رباعی شماره 2 خیام است.او در این رباعی می‌گوید:چون عهده نمی‌شود کسی فردا را / حالی خوش دار این دل پُرسودا رامی نوش به ماهتاب ای ماه که ماه / بسیار بتابد و نیابد ما راخیام در این رباعی به اهمیت امروز و اکنون اشاره می‌کند و به مخاطب خودش هشدار می‌دهد که ممکن است فردا هیچ‌یک از ما در دنیا نباشیم.افراد بسیاری در جهان بوده‌اند که شب خوابیده‌اند و خورشید فردا را ندیده, ...ادامه مطلب

  • شعر / تو چرا پنجره را بستی / منوچهر_آتشی

  • تو چرا پنجره را بستي ؟تو چرا آينه رادام لغزنده ترين ثانيه ها بر رف ننهاديتو چرا ساقه آبي راکه فراز سر ما خم شد از بيشه باران خستيتو چرا ساقه رازي رااز گلدان پنجره همسايهاز ابديت شايدکه به سوي تو فرود آمد بشکستيتو چرا بي پروا بي ورد لبخنديدر کوچه بادزير ديوار بلند باداز ميان خيل اشباح خستهخزيده همه جاکه برون تاخته انداز جوال روياي مردم همسايه مامي گذريتو چرا پنجره را بستيتو چرا پنجره خانه ما را که درخت نوراز بر آشفته ترين گوشه آن ساقه دوانيدهبر پنجره تشنه همسايه ما بستيتو به خواب خوش بوديدر نيمه شب مظلم دوشتو نديدي که سوار موعود از کوچه ميعادبي درود و بدروديبي که يک لحظه درنگ آردپشت ديوار بلند روياي ليلا بگذشتتو نديدي کانسوتر کاخ رفيعي بودزلف مشکين بلندي از پنجره مي باريدآسمان بوته ياسي است که در پنجره خانه مارسته ستروي تو ماه بلندچشم هاي تو دو سياره ژرف سبزنام تو خوشه شادابي در ظلمت برگبه شقايق ها آراسته ستتو چرا پنجره را بستي ؟که نبيني که سوار موعودپشت ديوار کوتاه اميد ليلا بگذشتبي که يک لحظه درنگ آردبي درود و بدرودبوته شومي در باغچه کوچک همسايه ما رسته ستکه شقاوت رادست بر ديواربه سراپاي در و ديوار و پنجره جوشانده استمرغ ناميمونيبي که رو بنمايد با جنبش باليبه سوي ملجا موهوميدر گز وحشي همسايه ما خوانده استروح سرگردان عاشق مبروصي استکز زمان هاي گذشتهشايددر خفاياي اين خانه مانده ستپيچک پير تباهيهشداربي خبراز هر جا مي خواهدمي تواندسر برون آردتو چرا پنجره را مي بندي ؟تو چرا شاخه جوشنده ياس ما رابه عيادت سوي ديوار تمام شهربه عيادت سوي بيمار تمام شهرسوي بيماري ناميموني هر خانهبرنمي انگيزي ؟دست هاي تو کليد صبح استکه سوي مشرق مي چرخدو سپيدي رااز پس نرده سايه روشنبه سوي پنجره ها مي خو, ...ادامه مطلب

  • از کلمات قصار / گوته شاعر آلمانی

  • تاریخ افتتاح وبلاگ : 1391/03/11شعر را مقصود اگر آدم گری ستشاعری هم مسند پیغمبری ست"اقبال لاهوری"ن وَالقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَقلم زبان خداست/ قلم امانت آدم است/ قلم ودیعه عشق است/هر کسی را توتمی است و قلم توتم ماست.....حیات یک ملّت در گرو حیات فرهنگی آن ملّت است.خرداد 1391-امین فرومدی.....ما آمده ایم که زندگی کنیم تا قیمت پیدا کنیم،نه اینکه با هر قیمتی زندگی کنیم. زندگی ما حکایت یخ فروشی است که                                                                                          از او پرسیدند: فروختی؟ گفت: نه، ولی تمام شد.خرداد1395.....خدایا! می دانم خالی از تقصیر نیستماما می خواهم از اینکه مرا در هر حال دوست داری  تشکر کنم....وبلاگ عزیزم تولدت مبارک یاددوستت دارمو از اینکه یک دهه همراهی ام کرده ای سپاسگزارم  تو چه زیبا و دوست داشتنی هستی!که عاشقان زیادی از سراسر جهان به دیدارت شتافتند و از نجواهای عاشقان ات بهره ها بردند.هرگاه یک نفر در گوشه ای از جهان درد و رنج می کشید تو با او همدردی کردی و همیشه طرفدار حق و عدالت بوده و در مقابل طراران دنیا عدالت علی رامطرح کردیو برای کسانی که در تالار تماشایت مهمانت می شوند همچون شهر, ...ادامه مطلب

  • تحقیق درباره منوچهر آتشی / زندگی نامه منوچهر اتشی

  • زندگی نامه منوچهر اتشیمنوچهر آتشی، در سال ١٣١٠ در دشتستان استان بوشهر، به دنيا آمد. وی تحصيلات ابتدايیو دوره‌ی اول متوسطه را در بوشهر و حومه گذراند و سپس برای گذراندن دوره‌یدانش‌سرای مقدماتی به شيراز رفت. در سال ١٣٣٣ شمسی آموزگار شد و بعد از مهاجرتبه تهران در رشته‌ی زبان و ادبيات انگليسی به تحصيل پرداخت.آتشی با سروده‌ی «خنجرها، بوسه‌ها، پيمان‌ها» از کتاب «آهنگ ديگر» در سال ١٣٣٩ بهشهرت رسيد. او با زبانی حماسی و پرخاش‌جو ظهور کرد که با غرابت دشتستانی‌اشچشم‌انداز نوينی در شعر نو «نيمايی» گشود:اسب سفيد وحشیبر آخور ايستاده گران‌سرانديشناک سينه‌ی مفلوک دشت‌هاستاندوهناک قلعه‌ی خورشيد سوخته استبا سر غرورش امادل، با دريغ ريشعطر قصيل تازه نمی‌گيردش به خويش ...درباره‌ی آثار او دو کتاب نوشته شده است؛ اولی با عنوان «منوچهر آتشی» به قلم محمدمختاری و ديگری «پلنگ دره‌ی ديزاشکن» از فرخ تميمی. منوچهر آتشی دو سال پيشبرگزيده‌ی کتاب سال جمهوری اسلامی ايران و امسال نيز برگزيده‌ی همايش چهره‌هایماندگار بود. او روز يکشنبه ٢٩ آبان ١٣٨٤ بر اثر ايست قلبی در سن ٧٤ سالگی جان سپرد.روحش شاد و يادش جاودان باد!سبک شعری:وی که همواره در دهه‌های چهل و پنجاه و شصت به سبک نیمایی شعر می‌سروده در دو دههاخیر با گرایش به شعر سپید به طرح دیدگاههای جدیدی در شعر پرداخته‌است. فعالیت‌ها:وی همچنین از نادر شاعرانی است که پیوستگی را با نسلهای جدیدتر همواره و به طور موکدحفظ کرده‌است و در به اختیار گذاشتن بار دانسته‌های خود به دانشجویان و شاعران حتیبسیار نوپا در سرایش شعر اغماض نکرده‌است. تالیفات متعدد آتشی به دلیل تجدید چاپ درزمینه تحلیل و نقد و تفسیر و مجموعه‌های شعر همواره در دسترس افراد علاقمند است.منوچهر آتشی از آخ, ...ادامه مطلب

  • سکوت / از کتاب عشق و اراده / رولو مِی (Rollo May) روان‌شناس آمریکایی

  • ما انسانهای مستقلی هستیم که اغلب نیروهای خود را زیادی جدی می‌گیریم،مدام در حال کنش و واکنش‌ایم و غافل‌ایم که بیشتر ارزش‌های زندگیفقط زمانی بدست می‌آیند که سماجت نکنیم، در سکوت از راه می‌رسند آن هم وقتی که اصرار و نیازی در کار نباشد،نه رانشی پشت آن‌هاست و نه کششی از جلو در کار است، بلکه خموشانه و از باهم بودن محض سر بر می‎‌‌آورند. رولو می♫♫♫شعر و داستان/امین فرومدیادبیات ایران و جهانمرجع : 1- سایت تایم دات آی آر ( کتاب عشق و اراده، رولو می، ترجمه سپیده حبیب، نشر دانژه، چاپ اول، صفحه 404 )2- ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شعر / تو چرا پنجره را / منوچهر_آتشی

  • تو چرا پنجره را بستي ؟تو چرا آينه رادام لغزنده ترين ثانيه ها بر رف ننهاديتو چرا ساقه آبي راکه فراز سر ما خم شد از بيشه باران خستيتو چرا ساقه رازي رااز گلدان پنجره همسايهاز ابديت شايدکه به سوي تو فرود آمد بشکستيتو چرا بي پروا بي ورد لبخنديدر کوچه بادزير ديوار بلند باداز ميان خيل اشباح خستهخزيده همه جاکه برون تاخته انداز جوال روياي مردم همسايه مامي گذريتو چرا پنجره را بستيتو چرا پنجره خانه ما را که درخت نوراز بر آشفته ترين گوشه آن ساقه دوانيدهبر پنجره تشنه همسايه ما بستيتو به خواب خوش بوديدر نيمه شب مظلم دوشتو نديدي که سوار موعود از کوچه ميعادبي درود و بدروديبي که يک لحظه درنگ آردپشت ديوار بلند روياي ليلا بگذشتتو نديدي کانسوتر کاخ رفيعي بودزلف مشکين بلندي از پنجره مي باريدآسمان بوته ياسي است که در پنجره خانه مارسته ستروي تو ماه بلندچشم هاي تو دو سياره ژرف سبزنام تو خوشه شادابي در ظلمت برگبه شقايق ها آراسته ستتو چرا پنجره را بستي ؟که نبيني که سوار موعودپشت ديوار کوتاه اميد ليلا بگذشتبي که يک لحظه درنگ آردبي درود و بدرودبوته شومي در باغچه کوچک همسايه ما رسته ستکه شقاوت رادست بر ديواربه سراپاي در و ديوار و پنجره جوشانده استمرغ ناميمونيبي که رو بنمايد با جنبش باليبه سوي ملجا موهوميدر گز وحشي همسايه ما خوانده استروح سرگردان عاشق مبروصي استکز زمان هاي گذشتهشايددر خفاياي اين خانه مانده ستپيچک پير تباهيهشداربي خبراز هر جا مي خواهدمي تواندسر برون آردتو چرا پنجره را مي بندي ؟تو چرا شاخه جوشنده ياس ما رابه عيادت سوي ديوار تمام شهربه عيادت سوي بيمار تمام شهرسوي بيماري ناميموني هر خانهبرنمي انگيزي ؟دست هاي تو کليد صبح استکه سوي مشرق مي چرخدو سپيدي رااز پس نرده سايه روشنبه سوي پنجره ها مي خو, ...ادامه مطلب

  • شعر/ گر من مسیح بودم / منوچهر آتشی

  • وقتی که درد از سرزمین غربتاز تپه بلند میعاد میآیدوقتی که درد بوی غریب غربت داردو مرد درد خودرابادرد نانشاس تصلیب میسنجد حس حقارتی با خشم و نفرتی کشنده ای از خود با جان درد مرد گلاویزمیشودگر من مسیح بودم گر من صلیب سنگینم راتاانتهای تپه موعودبردوش میکشاندمو زخم چهارمیخو چار میخ دردتصویرهای دنیا را در چشمممغشوش میکردآیا غرور مغرو وسربلندممثل عقاب پیری در چرخ اران با تشنج وحشتآرام ره به گستره مرگ میگشودو درد درد سهمناک گریه نمیشدو دستهای پاک گرفتارم و دستهای سرخ شفیعمسوی نگاه سرد ستمگربه التجا دراز نیمی ماندگر من مسیح بودم بر تپه صلیب بر تپه شکنجه شقاوت دردبر تپه تحمل بر تپه تبسم آیاخورشید صبح که میش های گرسنه راسبزای پهن جلگه عطا میکندو چشم های خشک مرادر شبنم زلال شقایق میشویدپاهای ناتوان ایمانم رادر باتلاق های پشیمانییک لحظه سست نمیکردو آهوان رعنا بر آبشخوردر من قساوت خونخون و شکار راآیا دوباره زنده نمیکردندآیا دوباره پهنه ازادیآیا کوچه های انبوه با چشمان باز محتضرمشتاق آیه های درخشانم آن چشم های مضطرب کودنلب های نیمه باز حیرت زدهآن عاشقان مبروصمشتاق یک کلام تبرکمشتاق لمس شافی دستانمآن دشت های ملتهبمشتاق بوسه ها به کف پای پاک منآن ساحل زمردی اردنبا دختران گازر جنجالگرآیا مرا فریب نمیدادندتا لحظه های آخر بار امانتم را بگذارمتا فیض درد را به آسمان بسپارمتا خنده های وحشی شیطان را در قصر با شکوه فلک ها طنین دهم تا دوست رااگر چه درآشوب درد رهایم کردغمگین و شرمشار ببینمگر من مسیح بودم یک صبح میتوانستمبی چای داغ مطبوعسیگار صبحگاهم را از پشت میله های فلزی پنجرهبا یاد خوابهای سحرگاه گل کنمگر من مسیح بودمآیا گل شقایق سیرابیکافی نبودتا با صلیب و درد شلنگ اندازاز تپه سوی دامنه سرخ رو کن, ...ادامه مطلب

  • شعری از سیف فرغانی/به خوانش فرید حامد/از گنجور

  • سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات (گزیدهٔ ناقص)هم مرگ بر جهان شما نیز بگذردهم رونق زمان شما نیز بگذردوین بوم محنت از پی آن تا کند خراببر دولت آشیان شما نیز بگذردباد خزان نکبت ایام ناگهانبر باغ و بوستان شما نیز بگذردآب اجل که هست گلوگیر خاص و عامبر حلق و بر دهان شما نیز بگذردای تیغتان چو نیزه برای ستم درازاین تیزی سنان شما نیز بگذردچون داد عادلان به جهان در بقا نکردبیداد ظالمان شما نیز بگذرددر مملکت چو غرش شیران گذشت و رفتاین عوعو سگان شما نیز بگذردآن کس که اسب داشت غبارش فرو نشستگرد سم خران شما نیز بگذردبادی که در زمانه بسی شمعها بکشتهم بر چراغدان شما نیز بگذردزین کاروانسرای بسی کاروان گذشتناچار کاروان شما نیز بگذردای مفتخر به طالع مسعود خویشتنتأثیر اختران شما نیز بگذرداین نوبت از کسان به شما ناکسان رسیدنوبت ز ناکسان شما نیز بگذردبیش از دو روز بود از آن دگر کسانبعد از دو روز از آن شما نیز بگذردبر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیمتا سختی کمان شما نیز بگذرددر باغ دولت دگران بود مدتیاین گل، ز گلستان شما نیز بگذردآبی‌ست ایستاده درین خانه مال و جاهاین آب ناروان شما نیز بگذردای تو رمه سپرده به چوپان گرگ طبعاین گرگی شبان شما نیز بگذردپیل فنا که شاه بقا مات حکم اوستهم بر پیادگان شما نیز بگذردای دوستان خوهم که به نیکی دعای سیفیک روز بر زبان شما نیز بگذردبرای خوانش فرید حامد آدرس زیر را کپی پیس کنیدhttps://ganjoor.net/seyf/divan-seyf/ghetesk/sh23منبع-سایت گنجور♫♫♫شعر و داستان/امین فرومدیادبیات ایران و جهان بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شعر / ما آغاز یک پایانیم / امین فرومدی

  • کبوتراندر افق آبی عشق پرواز می کنند.ماجرای عجیبی ست پرواز کبوتران.وقتی که ماجراشروع می شودما آغاز یک پایانیم.در سرزمین شبکه ستاره ها بر زمین افتادندخون شفقبر صورت آسمان شتلق زد.در چنین هنگامه ایاسب سحر خیز سحرمی فشاند یالدر معبر خورشیدتا ببرد عاشقان رابه خیابان های ستاره های امید.و اکنون سپیده دمیمرغ شبزیباترین ترانه روز را سر می دهد.و فریاد حقیقتبی هیچ هراسیبی باکانه در آسمان اذهان پژواک می شودبه همراه بشارتی مقدس.در چنین روزی عظیم و با شکوهکه سرزمین دل مست شکوفه های بهاری ستما عاشق می شویمو عشق مانه یک افسانهکه یک حماسه استو توهیچ غم مدارکه روز خوب خدا به زیبایی آغاز می شود.در آن لحظه های اثیریدروازه های شهر عشقبه روی مردمان باز می شود.در چنین بامدادی که سرشار از رهایی ستزندگی از نو آغاز می شود.و زن رویاهای مندر سماعی صوفیانه غوغا می کند.و آواز رمانتیک سرخ خداکه می پیچد در سرزمین دل مامی چرخیم ما،همراه شمس و مولاناو این ماجرا ادامه داردتا پایان دنیاو ما آغاز یک پایانیم.۱۴۰۲/۶/۲/ امین فرومدی♫♫♫شعر و داستان/امین فرومدیادبیات ایران و جهان بخوانید, ...ادامه مطلب

  • عشق و هنــــر از دیدگاه ابن عربی

  • عشق چيست؟در سپهر عرفان ابن عربي بايد متفطن و بهوش بود كه هرگاه پرسش از چيستي اشيا به ميان مي‌آيد، نبايد هرگز در انتظار پاسخ منطقي بود.(1) به خصوص در ساحت دوست داشتن و عشق، كه گرچه وي مباحي بسياري را مطرح مي‌كند و جنبه‌هاي متافيزيكي و روان‌شناختي عشق را به كندوكاو مي‌نشيند اما هيچگاه آن را تعريف منطقي نمي‌كند. شيخ اكبر درباره عشق، بسيار سخن گفته و گاه نيز عبارتي مي‌آورد كه بوي تعريف مي‌دهد اما نه تعريف منطقي بل تعريف وجودي. اصطلاح «تعريف وجودي» بر ساخته نگارنده است؛ با تفحص در آثار ابن‌عربي و سير در عرفان او ضرورت جعل اين اصطلاح آشكار مي‌شود.تعريف منطقي، در چارچوب منطق ارسطو و بر اساس دسته‌بندي مقولي وي از موجودات انجام مي‌گيرد. اين دسته‌بندي مقولي، مبتني بر وجود‌شناسي خاصي است كه با هستي‌شناسي(2) ابن‌عربي فاصله بسيار دارد بنابراين طبيعي است كه وي با تعريف منطقي اشيا سروكار نداشته باشد. به عنوان نمونه در منطق ارسطويي، تعريف انسان «حيوان ناطق» است؛ ابن عربي گرچه در آثار خود گاه از حيوانيت و نطق انسان سخن مي‌گويد، اما هرگز «نطق» و «ناطق» را به معناي ارسطويي آن بكار نمي‌برد. مراد ارسطو از «ناطق» اين است كه انسان، حيواني عاقل يا اهل عقل(3) است. اما ابن عربي نطق را به ساحتي وراي عقل مي‌برد و معنايي متناسب با وجود‌شناسي و انسان شناسي خاص خود به آن مي‌دهد و مي‌گويد كه «نطق» در انسان، معادل «قول» خداوند است كه «ركن وجودي» را مي‌گويد و با اين «كن» به ايجاد و تكوين عالم مي‌پردازد؛ بر اساس همين ديدگاه، تعريف او از انسان عبارتست از: «كلمة فاصله و جامعه»(4) اين تعريف دقيقاً مبتني بر وجود شناسي عرفاني ابن عربي و بيانگر مرتبه و جايگاه وجودي انسان است. بنابراين مراد از اصطلاح «تعريف وجودي» يع, ...ادامه مطلب

  • شب قدر از دیدگاه علامه طباطبایی

  • آنچه در پیش رو دارید بحثی پیرامون شب قدر بر اساس نظرات مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر شریف المیزان است که در دو سوره « قدر» و «دخان‏» مطرح گردیده است.شب قدر یعنی چه؟مراد از قدر، تقدیر و اندازه ‏گیری است و شب قدر شب اندازه ‏گیری است و خداوند متعال در شب قدر حوادث یک سال را تقدیر می ‏کند و زندگی، مرگ، رزق، سعادت و شقاوت انسانها و اموری ازاین قبیل را دراین شب مقدر می ‏گرداند.شب قدر کدام شب است؟در قرآن کریم آیه‏ ای که به صراحت ‏بیان کند شب قدر چه شبی است دیده نمی ‏شود. ولی از جمع‏ بندی چند آیه از قرآن کریم می ‏توان فهمید که شب قدر یکی از شب‏های ماه مبارک رمضان است. قرآن کریم از یک سو می ‏فرماید: « انا انزلناه فی لیله مبارکه‏.»( دخان / 3 ) این آیه گویای این مطلب است که قرآن یکپارچه در یک شب مبارک نازل شده است و از سوی دیگر می ‏فرماید: « شهررمضان الذی انزل فیه القرآن‏.»( بقره / 185) و گویای این است که تمام قرآن در ماه رمضان نازل شده است.و در سوره قدر می ‏فرماید: «انا انزلناه فی لیله القدر.» (قدر/1) از مجموع این آیات استفاده می ‏شود که قرآن کریم در یک شب مبارک در ماه رمضان که همان شب قدر است نازل شده است. پس شب قدر در ماه رمضان است. اما این که کدام یک از شب‏های ماه رمضان شب قدر است، در قرآن کریم چیزی برآن دلالت ندارد. و تنها از راه اخبار می ‏توان آن شب(شب قدر) را معین کرد.در بعضی از روایات منقول از ائمه اطهار علیهم السلام شب قدر مردد بین نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان است و در برخی دیگر از آنها مردد بین شب بیست و یکم و بیست و سوم و در روایات دیگری متعین در شب بیست و سوم است. وعدم تعین یک شب به جهت تعظیم امر شب قدر بوده تا بندگان خدا با گناهان خود به آن اهانت نکنند.پس از د, ...ادامه مطلب

  • شعر/از خون جوانان وطن لاله دمیده/عارف قزوینی

  • از خونِ جوانانِ وطن؛ لاله دمیده / از ماتمِ سروِ قدشان، سرو خمیدهچه کج رفتاری؛ ای چرخ / چه بدکرداری؛ ای چرخسرِ کین داری؛ ای چرخ / نه دین داری؛ نه آیین داری؛ ای چرخنه دین داری؛ نه آیین داری؛ ای چرخاز ابرِ کرم خطه ری رشک ختن شد / دلتنگ چو من؛ مرغِ قفس بهر وطن شدچه کج رفتاری؛ ای چرخ / چه بدکرداری؛ ای چرخسرِ کین داری؛ ای چرخ / نه دین داری؛ نه آیین داری؛ ای چرخنه دین داری؛ نه آیین داری؛ ای چرخای مرغِ سحر؛ عشق ز پروانه بیاموز / کان سوخته را جان شد وُ آواز نیامداین مدعیان در طلبش؛ بی خبرانند / کانرا که خبر شد، خبری باز نیامداز خونِ جوانانِ وطن؛ لاله دمیده / از ماتمِ سروِ قدشان، سرو خمیدهچه کج رفتاری؛ ای چرخ / چه بدکرداری؛ ای چرخسرِ کین داری؛ ای چرخ / نه دین داری؛ نه آیین داری؛ ای چرخ ♫♫♫شعر و داستان/امین فرومدیادبیات ایران و جهان بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها